سفر یک روزه ی تحریریه میرملاس، بر فراز دره شگفت انگیز شیرز

 

سفر یک روزه ی تحریریه میرملاس، بر فراز دره شگفت انگیز شیرز

سفر یک روزه ی تحریریه میرملاس، بر فراز دره شگفت انگیز شیرز * * شیرز نامی آشنا برای کوهدشتی ها و لرستانی هاست ، و این پدیده ی شگرف طبیعی ناشناخته دارد کم کم برای ایرانیان و حتی جهانیان جذاب می شود، بخاطر سهولت دسترسی ،تفرج در عمق دره و سایه سار درختان و صخره […]

سفر یک روزه ی تحریریه میرملاس، بر فراز دره شگفت انگیز شیرز

*

شیرز

*

شیرز نامی آشنا برای کوهدشتی ها و لرستانی هاست ، و این پدیده ی شگرف طبیعی ناشناخته دارد کم کم برای ایرانیان و حتی جهانیان جذاب می شود، بخاطر سهولت دسترسی ،تفرج در عمق دره و سایه سار درختان و صخره هایش آسان و دلپذیر است . گردشگران خوش ذوق به هر وسیله ای خاطره ای در اینجا ثبت میکنند ،اما براستی نشستن بر بالادست صخره های لایه لایه ی شیرز و تماشای آن همه زیبایی کم نظیر حس دیگری دارد . برای رسیدن به “هفت رگه ” و “پشت منار”باید از دو راهی شیرز و راه ضرون را در پیش گرفت و با عبور از گدارگه به انتهای شیرز رسید که راهی شوسه است و تقریبا دوساعت زمان میبرد . از گدارگه تا” هفت رگه “که همه صخره های طبق برطبق بالادست “پل خدا “هستند باید از راهی مالرو رفت که نیم ساعت زمان میبرد تا به منظره ی منظم صخره های صیقل خورده ی شیرز برسی و غرق در زیبایی این محیط شوی .
اهالی محلی ضرون به برج سنگی شیرز مناره میگویند برای دیدن مناره هم  میتوان همان راه مالرو لبه ی پرتگاه صخره ها را ادامه داد و هم میتوان بازگشت و از گدارگه به سوی “درکه”رفت که آخرین روستای منطقه ضرون است با مردمانی بسیار صمیمی و صادق و مهمان نواز، از درکه تا پشت برج شیرز حدود نیم ساعت پیاده روی در پیش است که به هیچ وجه خستگی ندارد چراکه زیبایی مناظرفرصتی به اندیشه ی خستگی نمیدهد و زمانی که ستونی سنگی با ابهتی قاطعانی وبا ظرافتی چشم نواز پیش چشمت ظاهر میشود آنگاه بازگشتن سخت میشود….
مجموعه تقدیم شده حاصل سفر یک روزه ی تحریریه میرملاس (امین آزادبخت، بهمن ابراهیمی، علی آقا حسین پور، علی طهماسبی ) است که جهت تهیه عکس و تصویربرداری هوایی از زیبایی های کمتر دیده شده ی  شیرز شگفت انگیز تلاش نموده اند .
امید که مقبول افتد.
بهمن ابراهیمی / ۲۱-۱-۹۴

*

a.hosseinpour-1

*

a.hosseinpour-2

*

a.hosseinpour-3

*

a.hosseinpour-4

*

بهمن ابراهیمی-1

*

بهمن ابراهیمی-2

*

بهمن ابراهیمی-3

*

بهمن ابراهیمی-4

*

a.hosseinpour-5

*

a.hosseinpour-6

*

a.hosseinpour-7

*

a.hosseinpour-8

*

بهمن ابراهیمی-5

*

بهمن ابراهیمی-6

*

بهمن ابراهیمی-7

*

بهمن ابراهیمی-8

*

طبیعت 228

*

طبیعت 055

*

عکس ها: بهمن ابراهیمی – علی آقا حسین پور 

منبع:میر ملاس نیوز

نوشته‌شده در کوهدشت لرستان | دیدگاهی بنویسید

عکسهایی از جنگلهای اشترانکوه – مسیر تاپله الیگودرز

عکسهایی از جنگلهای اشترانکوه – مسیر تاپله الیگودرز

28/08/2010

   
 وبلاگ دیدبان لرستان: عکسهای محسن امیری از جنگل های اشترانکوه لرستان منطقه تاپله الیگودرز. تعداد ده قطعه عکس زیبا از اشترانکوه سرسبز را در ادامه همین مطلب ببینید   

اشتران کوه،  مسیرتاپله الیگودرز- عکاس محسن امیری

منبع:نسیم لرستان

نوشته‌شده در لرستان | دیدگاهی بنویسید

برگ‌ریزان پائیز لرستان به روایت تصویر

لرستان استانی ۴ فصل است که پائیز و برگ‌ریزان آن زیبائی‌های خاص خود را دارد.

برگ‌ریزان پائیز لرستان به روایت تصویر

به گزارش سفيرافلاك

فصل است که پائیز و برگ‌ریزان آن زیبائی‌های خاص خود را دارد.

عکس از علیرضا کاظمی اصل

منبع:سفیر افلاک

عکس از علیرضا کاظمی اصل

نوشته‌شده در لرستان | دیدگاهی بنویسید

احداث پروژه باغ موزه دفاع مقدس لرستان ؛ هزینه یا سرمایه گذاری

امروز نگهداری آثار جنگ در حوزه ها و بازسازی برهه ها و برش های تاثیر گذار ، موفقیت ها و شکست های این عرصه به عنوان ابزاری مناسب برای جذب توریست و رساندن صدای شجاعت و مظلومیت این دیار به دیگر ممالک هزینه است یا سرمایه گذاری؟

احداث پروژه باغ موزه دفاع مقدس لرستان ؛ هزینه یا سرمایه گذاری

به گزارش سفيرافلاك به نقل از خبر افلاک،در سال 79 پیکر مطهر هشت شهید گمنام بر روی تپه ای در کنار صداو سیما تدفین شد که به علت استقبال مردم از این مکان نام تپه شهدا را بر خود گرفت.

فضای اطراف باغ موزه دفاع مقدس لرستان

تپه دارای چشم انداز بسیار زیبایی است؛علی رغم این که در ابتدا طرح هایی همچون هتل، مجتمع خدماتی و موزه حیات وحش برای این مکان برنامه ریزی شده بود به دلیل مغایرت با مقبره شهدا و مخالفت جوانان حزب ا.. کار متوقف شد.

در سال 1386 با پیگیری های بعمل آمده بحث راه اندازی و احداث باغ موزه دفاع مقدس در استان مطرح شد در جلسات هیئت امنایی امر مکان یابی برای محل احداث باغ موزه در دستور کار قرار گرفت که این امر در سطح شهر با اجماع مسوولین استان بر روی تپه شهدا نهایی شد.

 بر اساس مصوبه هیأت امنا طراحی باغ موزه در سال 88 آغاز گردید  و همزمان مباحث حقوقی تملک زمین با اخذ کمیسیون ماده 5 و نامه نگاری به وزیر مسکن مراحل قانونی خود را تا اخذ برگه واگذاری زمین طی نمود.

کلنگ زنی مکان در سال 89 با حضور مسوولین استان ، نماینده ولی فقیه در استان و فرماندهی سپاه حضرت ابوالفضل (ع) به انجام رسید. با اتمام طراحی عملیات ، ساخت باغ موزه با اختصاص دو میلیارد در سفر سوم ریاست جمهوری (دولت دهم) در محل تپه آغاز شد.

باغ موزه دفاع مقدس لرستان

عملیات عمرانی از تابستان سال 90 آغاز شده که برنامه زمانبندی اتمام فاز اول پروژه یعنی ساختمان اصلی  تا سال 94بوده که تاکنون 30درصد

پیش رفت داشته است .

لازم به ذکر است فضای کل باغ موزه شامل ساختمان اداری ، ورودی ، منطقه عملیات خودی و دشمن، سکوی پیروزی، تونل شب های عملیات، ساختمان اصلی موزه، باغ شهدا، حسینیه شهدای گمنام و یادمان شهدا است که ساختمان اصلی موزه به عنوان مهم ترین بخش شامل قسمت هایی همچون گالریها ، آمفی تئاتر، کتابخانه تخصصی دفاع مقدس و کلاس های آموزشی می باشد که بعد از گذشت 5 سال تنها30 درصد پیشر فت کار داشته است.

2باغ موزه دفاع مقدس لرستان

حرکت لاک پشتی احداث باغ موزه ی لرستان در حالی است که تاکنون طرح باغ موزه در استان هایی همچون تهران، همدان، آذربایجان غربی، همدان، کرمانشاه،اصفهان و کرمان به افتتاح رسیده و هرساله هم بر محتوا ، قسمت ها و بخش های باغ موزه اضافه می شود به طوری که چندی پیش نقش نیروی انتظامی در جنگ تحمیلی به باغ موزه ی دفاع مقدس استان همدان اضافه شد. حال بعد از گذشت 5 سال از زمان طراحی و شروع ساخت بزرگ ترین مرکز فرهنگی دفاع مقدس استان لرستان برخی اظهار داشته اند که احداث این پروژه هزینه بردار است!

باغ موزه دفاع مقدس لرستان3

آیا معرفی لیاقت ها و توانایی های سربازان این دیار در زمان جنگ تحمیلی که طولانی ترین جنگ متعارف قرن 20 به شمار می رود و از حیث تلفات و خسارات از ویرانگرترین جنگ های جهان پس از جنگ جهانی دوم است هزینه است یا سرمایه گذاری؟

شناخت هویت، تاریخ و ارتباط فرهنگی جامعه با فضای هویتی و تاریخی شهدا ی دفاع مقدس و عملیات های شورآفرین هزینه است یا سرمایه گذاری؟

ثبت و ضبط صحنه های رزم نیکوی مردان لرستانی که رهبری از آن به عنوان صحنه های دیدنی جنگ تحمیلی یاد کرده اند هزینه است یا سرمایه گذاری؟

امروز نگهداری آثار جنگ در حوزه ها و بازسازی برهه ها و برش های تاثیر گذار ، موفقیت ها و شکست های این عرصه به عنوان ابزاری مناسب برای جذب توریست و رساندن صدای شجاعت و مظلومیت این سرزمین به دیگر ممالک هزینه است یا سرمایه گذاری؟

ساختمان اصلی باغ موزه دفاع مقدس لرستان

بدون شک احداث بزرگ ترین مرکز فرهنگی دفاع مقدس در جهت اشاعه ی فرهنگ ایثار ،شهادت و احیا و نهادینه کردن تفکرات شهدا در وجود نسل امروز و آینده سرمایه گذاری عظیمی است چراکه ملتی که مقاومت ، ایثار و شهادت را به عنوان عقیده و باور خود قبول کند هیچ گاه در مقابل زورگویان مستکبر تن به ذلت و خواری نمی دهد و همیشه شکست ناپذیر و سربلند است.

لذا اختصاص مبالغی برای احداث این باغ موزه در قبال ارزش والا و ماندگار این طرح بسیار ناچیز است.

ماکت باغ موزه دفاع مقدس لرستان

باید دانست بعد از مشکلات مالی و اعتباری مهم ترین مسأله مشکلات محتوایی است گفتنی است رسیدن به محتوایی مطلوب و کارا و ماندگار ساختن این حماسه ی بزرگ عظم ملی و اراده ی جمعی را می طلبد زیرا بخش عظیمی از این صحنه ها در بین اسناد و تصاویر و دست نوشته هایی وجود دارد که تنها رزمندگان به آن ها دسترسی دارند و یا در سینه ها موجود می باشد و از طرفی زمان به سرعت در حال گذر است و امروز باید نهایت بهره را از پیشکسوتان جنگ و شهادت برد چراکه گذشت زمان پایین آمدن کیفیت کار را در بردارد.

پی گیری تا احداث کامل باغ موزه ادامه دارد…

انتهای پیام/

*نويسنده

منبع:سفیر افلاک

نوشته‌شده در لرستان | دیدگاهی بنویسید

درخشش لرستان در جشنواره بین المللی jwh,dv

درخشش لرستان در جشنواره بین المللی jwh,dv

  لرستان، تنها استانی که کتابچه میراث معنوی اش را به دست بازدیدکنندگان داد       معرفی جشنواره: نخستین جشنواره بین المللی ICCN که بر اساس نقش مهم میراث فرهنگی ناملموس در توسعه پایدار محلی بنیان نهاده شد،  در شهر گانگ نئونگ کره جنوبی و دومین جشنواره مهرماه امسال با حضور ۵۱ کشور جهان در اصفهان […]

 

لرستان، تنها استانی که کتابچه میراث معنوی اش را به دست بازدیدکنندگان داد

 DSC_0246

 

 

معرفی جشنواره:

نخستین جشنواره بین المللی ICCN که بر اساس نقش مهم میراث فرهنگی ناملموس در توسعه پایدار محلی بنیان نهاده شد،  در شهر گانگ نئونگ کره جنوبی و دومین جشنواره مهرماه امسال با حضور ۵۱ کشور جهان در اصفهان برگزار شد.

برگزاری این جشنواره سبب شد که انجمن های محلی نیز از طریق این فستیوال بتوانند میراث فرهنگی ناملموس خود را به عموم نمایش دهند و بر غنای فرهنگی و اقتصادی خود بیفزایند. این فستیوال در آینده نزدیک از طریق گرد هم آوردن مردم شهرهای مختلف از کشورهای جهان با هویت های فرهنگی قوی به اهداف کنوانسیون ۲۰۰۳ یونسکو تحقق خواهد بخشید.

میراث فرهنگی در بناهای تاریخی و مجموعه ای از آثار و اشیاء خلاصه نمی شود؛ بلکه سنتها، باورها و آداب زندگی که از اجداد و نیاکان به ما ارث رسیده و سینه به سینه منتقل می شود نیز میراث فرهنگی ما از نوع ناملموس محسوب می شوند. میراث فرهنگی ناملموس به جنبه‌های غیر فیزیکی یک فرهنگ گفته می‌شود و اغلب آداب و رسوم جامعه در یک دوره زمانی را دربر می‌گیرد یا راه و روش رفتار در جامعه که معمولاً قوانین رسمی عمومی برای کارکرد در یک فضای فرهنگی خاص هستند. این موارد شامل ارزش‌های اجتماعی، سنت‌ها، آداب و رسوم و روش‌ها، باورهای زیبایی شناسانه و معنوی، بیان هنری، زبان و دیگر جنبه‌های کارکردهای انسانی است.امور بانوان استانداری لرستان نیز پس از برنامه ریزی های انجام شده و تهیه مقدمات امر با همکاری اداره کل میراث فرهنگی لرستان گروه اعزامی خود را جهت برپایی مقتدرانه و فرهنگ سازانه غرفه لرستان و شرکت در اجلاس بین المللی و نشست های تخصصی به این جشنواره اعزام کرد. در این سفر عطا حسن پور، مدیر روابط عمومی میراث فرهنگی، مسئول غرفه و سرپرست گروه، آتوسا رحمتی مجری و مترجم زبان انگلیسی گروه و بهزاد پاکدل مسئول کانون آیین های سنتی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی با اعضای گروهش حضور به هم رسانیدند تا سفیران فرهنگ لرستان باشند. در این سفر از هرگونه اسراف و ایجاد هزینه صرفنظر گردید و حضور در نمایشگاه در مقایسه با برنامه های مشابه میلیاردی با کمترین هزینه های غیرقابل قیاس اتفاق افتاد. 

برنامه با حضور سرکار خانم دکتر مولاوردی، معاون رییس جمهور برگزار شد

ggg

 

اجلاس و جشنواره بین‌المللی میراث فرهنگی ناملموس پنجشنبه ۱۷ مهرماه با حضور دو معاون رئیس جمهوری، شهردار اصفهان، رئیس و دبیر کل سازمان ICCN و ۲۰۰ نفر از میهمانان خارجی، استاندار، اعضای شورای شهر اصفهان جمع کثیری از مهمانان خارجی برگزار شد. شهیندخت مولاوردی معاونرئیس جمهوری در این اجلاس، پاسداری از میراث ناملموس را پیام آور صلح و دوستی خواند و میزبانی این اجلاس را در سالی که به نام اقتصاد و فرهنگ نامگذاری شده مایه سرافرازی و خوشبختی عنوان کرد.

حضور مدیرکل بانوان استانداری لرستان در نخستین روز اجلاس زنان ICCN

 2014-10-09 12.04.40

سرکار خانم لیلا سلاحورزی، مدیرکل بانوان استانداری لرستان در نخستین روز برگزاری اجلاس زنان به همراه کارشناس واحد، خانم چاغروند در برنامه حضور یافت و در ادامه در نشست های تخصصی با حضور سرکار خانم مولاوردی و خانم دکتر فرهمند پور شرکت کرد و به بیان نقطه نظرات و دیده گاه ها و پیشنهادهای خود در خصوص نمایشگاه پرداخت.

دبیرکل ICCN  در اجلاس زنان سخن گفت

در این اجلاس، دکتر «هی کیونگ چوی» دبیر کل سازمان ICCN سخنرانی‌اش را در ارتباط بر زن و میراث ناملموس آغاز کرد و با ابراز خشنودی از میهمان نوازی ایرانیان نتایج اجلاس را گرانقیمت دانست. وی گفت: «با اطمینان خاطر تمام می‌دانستم ایران جای بسیار شگفت‌انگیزی است، من از قلب گرم و میهمان‌نواز ایرانیان وقتی در زلزله بم حضور داشتم آشنا بودم اما بعد از ملاقات با مردم اصفهان و مشارکت شان در میزبانی از برگزاری اجلاس ICCN تصمیم گرفتیم این بار اصفهان پذیرای میهمانان اجلاس باشد»
وی افزود: «میراث ناملموس به معنی سنت‌هایی است که در زندگی به بیان و گفتار آنها می‌پردازیم. آنچه می‌تواند این میراث را به عنوان هویت ما به آیندگان منتقل کند این است که نباید این میراث نابود شود زیرا به معنای از دست دادن گذشته و آینده خود است.» وی در ادامه گفت: «آنچه در حال حاضر در ایران یافتم، این است که زنان ایرانی نقش‌های اساسی را می‌آفرینند و در تاریخ بلند ایرانی به خوبی مردان نقش آفرینی می‌کنند. آنها نقش اساسی را در امور بین‌الملل، فرهنگ، علم و ادب از خود بروز دادند. زنان بزرگی چون پروین اعتصامی با اشعار تحسین برانگیز خود یا دکتر مریم میرزاخانی ریاضیدان برجسته جهان قدرت زن ایرانی را نشان می‌دهد.»

 

 

kkk
موسیقی لری، اولین موسیقی اجرا شده توسط گروه موسیقی اقوام ایران

در این آیین که میهمانان خارجی و داخلی حضور داشتند، موسیقی‌های بومی و محلی نواحی و اقوام مختلف ایرانی به عنوان یکی از جلوه‌های میراث‌های فرهنگی ناملموس کشورمان نواخته شد که مورد استقبال قرار گرفت. همزمان با گشایش این اجلاس و جشنواره، کاروان انواع گل‌های رنگارنگ طبیعی به طول ۲۰۰ متر که در اشکال مختلف و تزئین‌های زیبا طراحی شده است از محل برگزاری اجلاس به حرکت درآمد.
اجلاس و جشنواره بین‌المللی میراث فرهنگی ناملموس از ۱۷ مهرماه به میزبانی شهر اصفهان و با حضور نمایندگان و شخصیت‌های فرهنگی ایران و ۵۰ شهر جهان برگزار شد. لرستان اولین استانی بود که گروه موسیقی اقوام ایران، آهنگ زیبایی از این استان را نواخت و خواند و تمام جمعیت مشتاق را به آهنگ زیبا،  شنیدنی و ماندگار

« حناوَنو» جذب کرد.

 

نماینده معاون رییس جمهور، موسیقی لرستان را تحسین کرد

سرکار خانم منیر آرامی که به همراه خانم دکتر شهیندخت مولاوردی در این اجلاس پر از جمعیت و مهم حضور یافته بود،در گفتگوی صمیمانه با گروه اعزامی مان، موسیقی مقامی لرستان را تحسین کرد.

 

دکتر فرهمندپور، مشاور وزیر کشور در اموربانوان و خانواده در غرفه لرستان

خانم دکتر فرهمندپور نیز عصر نخستین روز جشنواره در غرفه لرستان حضور پیدا کرد و به بیان نقطه نظراتی در خصوص میراث معنوی لرستان پرداخت.

 

 IMG_7799

نان تیری بروجرد، سوغاتی لرستان، تعارفی به مشاور وزیر

IMG_7804

همه جای ایران سرای من است؛ حضور چشمگیر ترکمن ها در غرفه لرستان

گروه موسیقی ترکمن صحرا نیز همراه با سرپرست این گروه به مهمانی غرفه لرستان آمدند و دقایقی نواختند تا ترکیبی از آهنگ ترکمن و رنگ های لری توجه همگان را بیانگیزد.

 

غرفه معطر شد،  به یمن حضور جانباز روشندل  لر مقیم اصفهان

جانباز روشندل لرستانی، غلامعلی وحیدنیا نیز با همسر مهربان و سخاوتمندشان مهمان غرفه لرستان شدند. ایشان زاده دلفان لرستان بودند  و عباس وار دست را و زلیخاوار چشم را بر سر راه دین و ایمان گذارده بودند. حرم محبت و حضورشان کار همه اعضای گروه را به گریه کشانید.

 

توزیع محصولات فرهنگی لرستان در غرفه/ابداعی که دیگر غرفه ها از آن بی بهره بودند

وجود محصولات فرهنگی در غرفه لرستان باعث علاقمندی و مراجعه هرچه بیشتر اقشار مختلف جهت دریافت اطلاعات گردشگری و فرهنگی لرستان شد. گهر و بیشه بیشتر از هر جاذبه دیگری، محل پرسش بازدیدکنندگان و احتمال سفر آنها به لرستان بود.

 

لرستان، تنها استانی که با دست پر به عرصه معرفی میراث معنوی دیارش رفت

کتابچه میراث معنوی لرستان، کار عطا حسن پور، تنها مرجع معرفی میراث معنوی استانی در نمایشگاه به حساب می آمد. حسن پور کار تهیه و تدوین این کتابچه را از چندماه قبل از برگزاری نمایشگاه آغاز کرد.  ابداع موفقیت آفرینی که هیچ کدام از غرفه های دیگر اقدام به تهیه و توزیع آن نکرده بودند. همین موضوع باعث شد تا تلاش گروه در مجموعه بسیار فرهنگی و برنامه ریزی شده جلوه کند.۲۱ اثر معنوی لرستان تا به امروز در فهرست آثار معنوی ملی ایران به ثبت رسیده است و به گفته حسن پور این آثار  دامنه ای بیکران و حوزه ای گسترده دارند که همواره قابل افزودن و پژوهش است.

 

وقتی تماشاگران علاقمند غرفه ما را اشغال کردند

و اما به محض اینکه  صدای موسیقی و همخوانی لری در غرفه پیچید، علاقمندان جلوی ورودی غرفه صف کشیدند و مشتاقانه گروه را همراهی کردند. عده زیادی فیلم و عکس برنامه را تهیه کردندو عده زیادی غیرلر از لرستان پرسیدند و جویا شدند.

بهزاد پاکدل با آوای اهورایی و گروه سنتی اش رونق غرفه را دوچندان ساخت.نکته قابل توجه در برپایی برنامه موسیقی رعایت مقررات و توجه به نظم نمایشگاه از سوی ما بود. به طوری که برخورد متین و نجابت کلام اعضای حاضر در گروه با تحسین مسئولان برگزاری نمایشگاه مواجه شد. جا برای خودمان باقی نمانده بود.

 

 IMG_7905

 

فقط اشاعهفرهنگ لرستان، کاسب کاری ممنوع

در غرفه لرستان می شد مهر را دید و فرهنگ را لمس کرد. تزیین آراسته غرفه با بهره مندی از جدی ترین نمادهای فرهنگ لرستان و به ویژه آثار دارای نشان جهانی اصالت یونسکو، کار دست هنرصنعت گر ارجمند، جناب آقای حمزه ای،  ارائه خدمات فرهنگی و معرفی گردشگری لرستان به بازدیدکنندگان در قیاس با سایر غرفه ها چهره متفاوت و قابل تاملی از لرستان به مخاطب عرضه می کرد. به ویژه اینکه در این غرفه هیچ محصولی فروخته شد و تمام تلاش اعضا تنها به معرفی، دعوت و اطلاع رسانی  معطوف شد. حال آنکه تمام غرفه های دیگر عمده زمان شان را به کسب درآمد اختصاص دادند که برخلاف مقررات نمایشگاه شمرده شد.

 

مهمانان خارجی، مقابل دوربین های ما

از هیچ فرصتی برای معرفی فرهنگ و سرزمین مادری دریغ نورزیدیم و تا آنجا که می شد و زمان اجازه می داد با گردشگران و مهمانان  پرتعداد خارجی حاضر از لرستان گفتیم و مهمان نوازانه دعوتشان کردیم که به لرستان سفر کنند.

 

همصدایی، همدلی و هم آوایی اقوام و غیر ایرانی ها با ما

 

DSC_0241

و بالاخره، وقتی همه یکصدا پیشرفت لرستان را می خواهیم

IMG_7914

 

کاری از امور بانوان استانداری لرستان

با سپاس از روابط عمومی میراث فرهنگی

تهیه و نگارش: آتوسا رحمتی
منبه:هومیان نیوز

نوشته‌شده در لرستان | دیدگاهی بنویسید

گزارش تصویری: استقبال از هفته فرهنگی لرستان در تهران + حواشی

گزارش تصویری: استقبال از هفته فرهنگی لرستان در تهران + حواشی

عصر روز شنبه نوزدهم مهرماه، جشنواره «هفته فرهنگی لرستان» با حضور شهردار خرم‌آباد‌، معاون استاندار و جمعی از مقامات و هنرمندان این استان در نگارخانه‌های تابستان، بهار، نامی و فضای بیرونی خانه هنرمندان تهران آغاز شد.

گزارش تصویری استقبال از افتتاحیه هفته فرهنگی لرستان در تهران + حواشیبه گزارش خبرنگار يافته، این هفته فرهنگی با هدف شناساندن ظرفیت‌های مختلف هنری، فرهنگی، گردشگری، کشاورزی، تاریخی و صنعتی لرستان در فضاهای مختلف پارک ایران‌شهر و خانه هنرمندان ایران به يك هفته برگزار می‌شود.

این برنامه را شهرداری خرم‏آباد با همکاری شهرداری تهران به خصوص شهرداری‌های مناطق 6 و 19 و خانه هنرمندان ایران برگزار می‌کند.

در این هفته 50 غرفه هنری، 20 غرفه اداری، 3 نمایشگاه معرفی سرداران شهید لرستان، مفاخر لرستانی و آثار هنرمندان این استان در این هفته در خانه هنرمندان ایران به نمایش گذاشته ‏شود.

برای برگزاری این هفته، برنامه‌هایی مانند نشست‌هایی در خصوص زبان لری، از متل تا رمان درباره ادبیات بومی قوم لر، شب شعر لری، تاریخ لرستان از ایلام تا پارینه سنگی و … تدارک دیده شده است.

علاقه‌مندان برای شرکت در این مراسم می‌توانند به نشانی خیابان طالقانی، خیابان موسوی شمالی، باغ هنر و خانه هنرمندان ایران مراجعه کنند.

 قابل ذكر است هفته فرهنگی لرستان تا 26 مهرماه ادامه خواهد داشت.

حواشی:

برنامه هم‌زمان با اذان مغرب با تلاوتی چند از آیات قرآن کریم و پخش سرود ملی ایران آغاز شد.

در این مراسم بسیاری از مقامات استانی و کشوری از جمله علی کورانی‌فر معاون استاندار لرستان، حجت‌الاسلام سید عبدالله حسینی مشاور معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران،  رضا نثاری شهردار لرستانی منطقه 19 تهران، شهرام گیل‌آبادی رئیس لرستانی مرکز ارتباطات راهبردی و امور بین‌الملل شهرداری تهران، اسماعیل دوستی عضو شورای اسلامی شهر تهران‌، سید ابراهیم موسوی‌نژاد رییس هیات مدیره انجمن لرستانی‌های مقیم تهران و اعضای هیات مدیره اين انجمن و …  شرکت داشتند.

خیر مقدم و سخنرانی محمد مهرابی شهردار خرم‌آباد اولین بخش برنامه بود؛ بعد از شهردار خرم‌آباد نوبت به حجت‌الاسلام حسینی مشاور معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران رسید که سخنانی در خصوص اقدامات شهرداری تهران برای برگزاری این برنامه بیان کرد.

سید مصطفی سعیدی نقال برجسته ایران‌زمین که اهل بروجرد است در بخش بعدی برنامه نقاله‌خوانی کرد که با استقبال حاضرین مواجه شد.

علی کورانی‌فر، شهرام گیل‌آبادی و سید ابراهیم موسوی‌نژاد دیگر سخنرانان این برنامه بودند.

اجرای موسیقی بختیاری با خوانندگی مهران پازیار و حرکات آیینی و نمایشی بختیاری بخش دیگر برنامه بود.

در بخش پایانی برنامه «فرج علی‌پور» نوازنده چیره‌دست کمانچه‌، خواننده و نغمه‌پرداز لرستانی همراه با مسلم و میلاد علی‌پور، وحید خسروی و بابک پیمانی قطعات زیبایی از موسیقی محلی را برای حاضرین اجرا کردند که به شدت مورد استقبال و تشویق قرار گرفت.

این مراسم ساعت 20 خاتمه یافت.

تصاویر مراسم افتتاحیه هفته فرهنگی لرستان:
گزارش تصویری استقبال از افتتاحیه هفته فرهنگی لرستان در تهران + حواشی

گزارش تصویری استقبال از افتتاحیه هفته فرهنگی لرستان در تهران + حواشی

افتتاحیه هفته فرهنگی لرستان در تهران-یافته
افتتاحیه هفته فرهنگی لرستان در تهران-یافته
افتتاحیه هفته فرهنگی لرستان در تهران-یافته
محمد مهرابی شهردار خرم آباد -افتتاحیه هفته فرهنگی لرستان در تهران-یافته
افتتاحیه هفته فرهنگی لرستان در تهران-یافته
شهرام گیل‌آبادی رئیس لرستانی مرکز ارتباطات راهبردی و امور بین‌الملل شهرداری تهران
افتتاحیه هفته فرهنگی لرستان در تهران
علی کورانی‌فر معاون استانداری لرستان
اجرای فرج علیپور - هفته فرهنگی لرستان

عکس : امیررضا قاسمی

خبر: عبدالرضا قاسمی

پايگاه خبري یافته/ تهران

منبع:یافته

نوشته‌شده در لرستان | دیدگاهی بنویسید

(سفرنامه لرستان (قصه گو

تاريخ : چهارشنبه پنجم شهریور 1393 | 7:4 | نویسنده : مهتاب چهارطاقي

خرداد که به نیمه میرسد قلبهای ما گروه کوهنوردی و طبیعت گردی بیمارستان، مالامال از عشق میشود و شوق رفتن و گم شدن در طبیعت یک لحظه رهایمان نمیکند. امسال نیز در تعطیلات خرداد بار دیگر باروبندیل سفر را بسته ایم و به انتظار رسیدن مینی بوس، همگی در اتاقک نگهبانی بیمارستان گرد آمده ایم.

اگر بخواهم پرده از دل بردارم باید بگویم حاضر نیستم این نوع سفر را با هیچیک از سفرهای دیگرم عوض کنم؛ سفرهایی دسته جمعی با همکاران و خانواده شان که همه جزو خانواده بزرگ تأمین اجتماعی هستیم و هرسال راهی گوشه ای از خاک این مرزپرگهر میشویم تا از شعار معروف سازمانمان (نیاز امروز،پشتوانه فردا) حمایت کنیم. سفرهای ما سفرهاییست در کمال سادگی با حداقل هزینه که لوازمش با مشارکت همه اعضا فراهم میشود؛ یکی کتری می آورد و دیگری قابلمه، یکی گاز پیکنیک و دیگری منقل، یکی فلاسک چای و دیگری کلمن آب، یکی زیر انداز و دیگری روانداز…

سفرهایی که هریک از اعضای خانواده بزرگ تأمین اجتماعی از پزشک تا خدمه با هر تفکر و اندیشه را چندشب وروز دور هم جمع میکند تا صبر و گذشت و نوع دوستی را که در این وانفسا دارد به خاطره ها میپیوندد به آنها یادآور شود، تا آنها را با طبیعت آشتی دهد، تا آنها را با جای جای میهن و مردمانش آشنا کند، تا بمب انرژی را در آنها فعال کند که بتوانند با روحیه ای مضاعف به بیماران خدمت نمایند

این سفرها مرا به دوران خوش دانش آموزی و دانشجویی سوق میدهد. پس اگر میخواهید خاطرات اردوهای آن روزهای بی بازگشت را مرور کنید با ما همراه شوید…

ساعت هفت و نیم عصر سیزده خرداد ماشین از جلوی درب بیمارستان راه می افتد و نگهبان شیفت با یک سطل آب و سکه ای که جلوی چشممان در صندوق صدقات می اندازد ما را بیمه میکند و به خدا میسپارد

تجربه ناخوشایند سال گذشته به ما آموخته که در چنین ایامی هرگز جاده های شمال را انتخاب نکنیم. ترافیک وحشتناک پارسال باوجودیکه در لاین مخالف ما (از تهران به شمال) بود، به دلیل یکطرفه شدن جاده در ساعاتی از نیمه شب، ما را چندساعت از برنامه عقب انداخت پس امسال جاده سمنان و گرمسار را برای رسیدن به تهران و از آنجا قم و اراک و … انتخاب نموده ایم.

دمدمهای صبح به قم میرسیم بعد از توقفی کوتاه برای خرید نان و ملزومات صبحانه، راه اراک را درپیش گرفته و از آنجا در مسیر «ازنا» پیش میرویم. به ورودی ازنا که میرسیم پیاده میشویم تا عکسی از گلهای رز میدان ورودی شهر بگیریم این رزها به خودی خود هویتی ندارند آنچه به رزها هویت میبخشد، پیش زمینه بینظیرشان «اشترانکوه» رویایی میباشد

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8137297092/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%861.jpg

همینجا بگویم که هدف اولیه ما از طرح این برنامه و انتخاب لرستان، صعود به قلل اشترانکوه بود ولی از آنجاییکه در گروه کوچکمان، کوهنورد حرفه ای کم داریم، صعود به قلل اشترانکوه به نفع صعود به دریاچه گهر در همان ارتفاعات که برنامه سبکتری است کنار رفت به همین دلیل هم مقصد ما شهر دورود و سوئیتهای اقامتی بیمارستان تأمین اجتماعی آن است که از دوماه قبل برای این تاریخ رزرو کرده بودیم اما از آنجاییکه طبق برنامه، قبل از ظهر به لرستان میرسیم بنده که امسال نیز افتخارتورلیدری گروه را دارم برنامه را طوری چیده ام که در این فاصله از یکی از جاذبه های ارزشمند استان دیدن کنیم

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8137297118/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%863.jpg

اگر به لرستان سفر کرده باشید حتما» میدانید که نام دیگر لرستان سرزمین آبشارهای طلایی است و هیچ استانی از این حیث نمیتواند با لرستان برابری کند و حالا که این فرصت طلایی ما را به سرزمین آبشارهای طلایی رسانده چراکه نه! باید به دیدار این شگفتیهای طبیعت بشتابیم. در الیگودرز طبق قرار، یکی ازهمکاران کوهنورد به نام آقای صلواتیان به استقبالمان می آیند و تمام توصیه های لازم در خصوص برنامه کوهنوردی فردا را به ما میدهند و دیدار از آبشار آب سفید در حوالی شهرشان را نیز بسیار توصیه میکنند

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8137297142/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%864.jpg

پس از خروج از الیگودرز جاده اصفهان را درپیش گرفته سه چهارکیلومتر که رفتیم از جاده اصفهان خارج شده، مسیر دست راست را درپیش میگیریم که به سد قمرود- رودبار میرسد. از اینجا به بعد ظاهرا» پنجاه کیلومتر راه تا آبشار باقی است که به دلیل پیچ درپیچ بودن جاده ای کوهستانی و باریک با دست اندازهایی فراوان، خدا میداند چندساعته طی خواهد شد.

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8137297150/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%865.jpg

در تمام طول مسیر رودخانه ای خروشان که در پیچ و خم کوهستان پرشتاب میدود، چمنزارهایی که دراین فصل سال شادابی و لطافت اوایل بهار را دارند، هوای خنک و پاک کوهستان و طبیعتی دل انگیز و روستاییانی باصفا که در خانه هایشان همیشه باز است و میتوان در حوض حیاطشان گرد راه از تن شست و از سر کنجکاوی سرکی به داخل خانه کشید، همه و همه خاطرات خوشی را برایمان رقم میزنند حالا شما درپیش زمینه اینهمه زیبایی، هیاهوی اعضای گروه در خواندن ترانه های شاد را نیز اضافه کنید آنوقت به ما حق دهید که علیرغم اینهمه سختی، باز برای این سفر سرودست میشکنیم.

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8137297168/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%866.jpg

درحالیکه در دیار ما فصل درو گندم است و همه مزارع و مراتع به زردی گرویده اینجا انگار زمین تازه از خواب زمستانه بیدار شده و فصل رستن است. درختان تازه جوانه زده اند و صدای قدمهای بهار همه جا به گوش میرسد

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8137297100/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%862.jpg

درحالیکه همه شاد و سرمست و غزل خوان از عطر بهاری مرغزارهای دوروبرمان شده ایم از حال و روز راننده و کمک راننده بگویم که اگر کارد به آن بیچاره ها بزنی خونشان درنمی آید. از ساعت هفت دیشب حدود بیست ساعت بکوب رانندگی کرده و هنوز به آن معنا استراحتی نکرده اند بیچاره ها حق دارند اگر هم عصبی و اخمو شده باشند بنده هم به عنوان تورلیدر خودم را آماده شنیدن همه نوع توپ و تشر و غرغرهای احتمالی آنها کرده ام تا اینکه بالاخره به سراشیبی تندی میرسیم که ماشینهای پارک شده انتهای آن و بوی تند لنت سوخته پیچیده در فضا مژده رسیدن میدهند

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8137297176/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%867.jpg

وقتی میرسیم پایین راننده با دیدن مینی بوسهای پارک شده کمی قوت قلب پیدا میکند و به محض پیاده شدن همانطور که انتظار میرفت به بنده و سرپرست گروه غرغر جانانه ای میزند که ما که از کم و کیف جاده مطلع نبودیم چرا اینهمه راه را تا اینجا آمدیم که در همان موقع آقای صلواتیان به تلفن همراه سرپرست گروه زنگ میزند و درکمال فروتنی اعتراف میکند که اگر میگفت تا آبشار اینهمه راه است شاید ما از رفتن منصرف میشدیم که در آن صورت قطعا» نصف عمرمان به فنا میرفت…

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8137297218/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8610.jpg

خوشبختانه دو گروه از همکاران که با اتومبیل شخصی خودشان به این سفر آمده اند و اندکی زودتر از بقیه به محوطه آبشار رسیده اند، جای خوبی در کنار رودخانه و در نزدیکی بوفه رزرو و چای و مقدمات ناهار را آماده کرده اند اعضای دیگر گروه هم برای اینکه خستگی راه را از راننده ها بدر و آنها را خوشحال کنند حسابی آنها را تحویل میگیرند، یکی بالش میدهد زیر بغلشان و دیگری تنقلات تعارفشان میکند. دو لیوان چای تازه دم هم که از گلویشان پایین میرود و آبی به سروصورت میزنند گل از گلشان میشکفد و آن بذله گوییها و لبخندها دوباره شروع میشود. تا آماده شدن ناهار هم در کمال ناباوری جلوتر از بقیه راه می افتند به سمت آبشار و درحالیکه از این لطافت بهاری سرمست شده اند از همسرم میخواهند از آنها عکس بگیرد.

وقتی دست و صورتی به آب روان و خنکی که لحظه ای قبل از دل کوه جوشیده میزنیم گویی خستگی بیست ساعت راه به یکباره شسته میشود و از تن بدر میرود و چنان احساس سبکی میکنم که دلم میخواهد مسیر تا آبشار را پرواز کنم

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8137297242/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8611.jpg

گفتم مسیر رسیدن به آبشار که هرچه از زیباییهایش بگویم کم گفته ام؛ در میانه های راه به غار برفی میرسیم غاری که وقتی در دهانه اش مینشینی گمان میکنی در فریزر را گشوده ای

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8137297200/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%869.jpg

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8137297184/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%868.jpg

صخره هایی سترگ که با شاخ و برگ درختان بلند جنگلی تلطیف شده اند، رودخانه خروشانی که آبی به سفیدی شیر در آن جریان دارد، پلهایی که مسیر رسیدن به آبشار را برای هر پایی میسر میکنند، مسیری پلکانی و سنگفرش که عبور از آن بسیار مفرح است، خستگی و خمودگی ساعتها یکجا نشستن را از تن بدر میکند.

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8137297250/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8612.jpg

هنوز نرسیده به آبشار با دیدن آب خروشان و کف آلود و صدای پرهیبتش نفسها در سینه حبس شده. ارتفاعش 65 متر است و عرض تاجش حدود هشت متر.

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8137297268/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8613.jpg

از سینه صخره ای سترگ میجوشد و چنان پرشتاب به حوضچه پایینی میریزد که حوضچه مملو از کف میشود بعد هم با همان جوش و خروش میدود و میرود و سبزینگی و طراوت می آفریند. میرود تا غبار و خستگی راه از تن مردمانی که دستهاشان را به سویش دراز کرده اند بشوید میدود و میدود و میدود و به طبیعت بیجان اطرافش روح حیات میبخشد.

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8137297284/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8614.jpg

آبشار آب سفید را عروس آبشارهای لرستان نامیده اند و چه نام برازنده ای چراکه وقتی به دقت به آن مینگریم ناخودآگاه چهره عروسی زیبارو در ذهمان تداعی میشود که آبشار حکم تور عروس را دارد که بر گیسوان کوهستان چه خوش نشسته

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8137297300/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8615.jpg

حیف که اینهمه زیبایی و عظمت در لنز کوچک دوربین نمیگنجد علتش هم صخره های پرشیب روبروی آبشار است که بالارفتن از آنها برای گرفتن عکسی تمام قد از آبشار بسیار دشوار است.

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8137297318/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8616.jpg

وقتی به محل اتراق برمیگردیم ساعت چهار شده و عطر ناهار که طبق معمول غذای بومی منطقه خودمان (چگدرمه) است چنان در فضا پیچیده که دیگر پاهایمان شل میشود و حتی حوصله رفتن تا لب آب و دست شستن هم نداریم

یادمان می افتد از دیروز ظهر تا حالا سرسفره ننشسته ایم و شام دیشب و حتی صبحانه امروزمان را هم داخل ماشین خورده ایم که تا میتوانیم دقایق گرانبهایمان را برای دیدن آبشار پس انداز کنیم پس فورا» سفره را پهن میکنیم و ضیافت باشکوهی با یک ناهار دسته جمعی برپا میکنیم.

همراه ما باشید ادامه دارد

تاريخ : پنجشنبه بیستم شهریور 1393 | 6:41 | نویسنده : مهتاب چهارطاقي

  فکرش را بکنید بعد از دو شب کم خوابی قرار باشد سر ساعت چهار صبح از خواب ناز بیدار شوی و راه بیفتی برای یک صعود جانانه! کوله ها را از شب قبل آماده کرده ایم فقط باید ناهار امروز را که از دیشب با حرارت ملایم روی اجاق گاز پخته، به همراه جیره نان و آب توی کوله جاسازی کنیم، یک لیوان چای بنوشیم و درحالیکه هنوز سپیده سر نزده راه بیفتیم به سوی دامنه های اشترانکوه. پس از نیم ساعت مینی بوس سواری به پارکینگ میرسیم. از اینجا به بعد ما میمانیم و راهی دراز تا رسیدن به دریاچه ای که در آغوش اشترانکوه آرمیده.

 اولش با دیدن ماشینهای پارک شده در پارکینگ امیدوار میشویم که اگر اینهمه افراد به راحتی تا دریاچه رفته اند پس چرا ما نتوانیم؟ بعد هم با دیدن تابلویی که مشخصات دریاچه ازجمله ارتفاعش از سطح دریا بر رویش نوشته شده قوت قلبی مضاعف پیدا میکنیم. راستی گهر گهر که میگویند همین است!!! ای بابا این که فقط 2350 متر از سطح دریا ارتفاع دارد!

خلاصه همسفران سرخوش و پرغرور درحالیکه همگی ته دلشان مطمئنند که از این صعود آبکی، سرفراز بیرون خواهند آمد گله مندند و گاهی نق میزنند که 2350 متر که اصلا» کوهنوردی به حساب نمی آید و برای ما افت کلاس و کسر شأن دارد و… یکی از همسفران هم دائم حسرت میخورد که چرا همسرش را به هوای سختی راه از آمدن منع کرده و کم مانده که برگردد دورود و او را هم همراه خود بیاورد.

برای رسیدن به دریاچه گهر دو مسیر وجود دارد یک مسیر دورود که حدود نیم ساعت راه ماشین رو دارد و چهار ساعت پیاده روی بدون توقف (طبق گفته کوهنوردان حرفه ای) و مسیر دوم، الیگودرز است که حدود 65 کیلومتر راه ماشین رو دارد که بیست کیلومترش آسفالت نیست و 6 کیلومتر هم پیاده روی که حول و حوش یک و نیم ساعت طول میکشد. مسیر دورود گرچه طولانی تر است ولی پررفت و آمدتر و امن تر است و جذابیتهایش هم بیشتر. درعوض خوبی مسیر الیگودرز هم در این است که علاوه بر کوتاه بودن، شانس دیدن دریاچه گهر کوچک که در یک کیلومتری گهر بزرگ است نیز وجود دارد ولی ازآنجایکه این مسیر ناامن و خلوت است فقط برای بومی های منطقه مناسب است نه برای ما نابلدان!

مسیر دورود مالرو است و هیچ نوع وسیله نقلیه ای به جز دوچرخه کوهستان قادر به عبور از آن نیست. البته ایستگاههایی هم بین راه است که وسیله حمل و نقلش این زبان بسته های بینوا هستند که وسایل و یا خود مسافران خسته پا را سواره به مقصد میرسانند. یکی از همنوردان با دیدن الاغهای تازه نفس به سختی جلوی خنده اش را میگیرد و میگوید همین مانده که برای چنین مسافتی خرسواری هم کنیم!

طبیعت رفته رفته رنگ عوض میکند و پوشش گیاهی متنوع تر میشود. سبزینگی گاهی جای خود را به گلهای زرد و درختچه ها میدهد. سه ساعت است در راهیم و از دریاچه خبری نیست آقای صلواتیان همکار الیگودرزی دیروز میگفت تا رسیدن به دریاچه چهار ساعت راه است میترسم این را هم از روی سیاست گفته باشد لابد برای اینکه ناامید نشویم و از رفتن وانمانیم و نصفه دیگر عمرمان هم به فنا نرود. ای بابا پس چرا این دوهزار و اندی متر تمام نمیشود ما کوههای چهارهزارمتری را زودتر از اینها صعود کرده ایم!

درطی کوهنوردی تازه متوجه شده ایم که مسیر رسیدن به گهر، پستی و بلندیهای فراوان دارد و در طول این چند کیلومتر، مدام تپه های ریزودرشت را درنوردیده ایم، ارتفاع گرفته و ارتفاع کم کرده ایم برای همین هم عملا» هیچ صعودی نکرده و گویی در همان ارتفاع باقی مانده ایم!

از نیمه های راه رودخانه ای زلال هم پابه پای ما پیش میرود اگر بدانید در چنین راههای دور و درازی وجود تنوعی همچون رودخانه با آن صدای روح نوازش چه نعمتی است!

در بین راه چندبار هم به چشمه هایی برمیخوریم که آب خنک و گوارایشان گلویمان را تازه میکند و غبار راه از سرورویمان میشوید

از اینجا به بعد گروهی از کوهنوردان را میبینیم که در حال برگشت از دریاچه اند وقتی میپرسیم چقدر راه تا دریاچه مانده همه میگویند چیزی نمانده تنها یکی دو پیچ دیگر؛ شاید ده دقیقه یا یک ربع!!! پاسخی که از آن به عنوان مرام کوهنوردی نام برده میشود و نباید آن را جدی گرفت!

یک ساعت است که این پیچ لعنتی تمام نشده، یکساعت است این یک ربع که گفته بودند تمام نشده و حالا روی سنگی نشسته ام که رویش نوشته خداقوت! در همین لحظه آقای صلواتیان که از اول مسیر تا الان از الیگودرز ما را رصد کرده، زنگ میزند و میگوید تا دریاچه چیزی نمانده تنها سه ربع دیگر باقیست! بعد میگوید ما دقیقا» در «گردنه خداقوت» هستیم.

گردنه خداقوت هم با تمام پیچهای نفس گیرش تمام میشود. رودخانه عریض تر شده و پوشش گیاهی انبوه تر. درختان بلوط و بید و پسته و بادام وحشی، چنار و نارون و… سایه خودشان را سخاوتمندانه بر سرمان گسترده اند و آنسوتر چادرهای رنگارنگ مسافران، مژده رسیدن میدهند. بالاخره این ده دقیقه مرام کوهنوردی بعد از یک و نیم ساعت به پایان رسید و ما تشنگان به دریا رسیدیم!

آب رودخانه «تاپله» که از دریاچه سرریز میشود آنقدر زلال و شفاف است که میشود سنگهای بستر رودخانه را دید. زلالی و خنکای آب هوس راه رفتن در رودخانه به جای استفاده از پل را در دلم می اندازد.

وقتی به دریاچه میرسیم عده ای از همکاران مذکر با دیدن حجمی چنین فیروزه ای که زیر تلآلو خورشید درخشش عجیبی دارد، چنان عنان و اختیار از کف میدهند که با لباس شیرجه میزنند توی آب و با اینکار نشان میدهند که اگر جایی آب بیابند شناگران قابلی هستند!

ما هم که به دلیل مذکر نبودن، چاره ای جز خویشتنداری نداریم فقط چندمتر توی آب پیش میرویم ولی در فاصله اندکی از ساحل ماسه ای، عمق آب به ناگه زیاد میشود و ما را از پیشروی بازمیدارد. این عمق در وسط دریاچه تا 28 متر نیز میرسد.

شنا کردن در دریاچه ممنوع است ولی هیچکس، حتی تابلوی «شنا ممنوع» هم حریف هیجان شناگران نیست. آخر مگر میشود این حجم بیکران آبی را دید و به آن نپیوست؟

ازآنجاییکه دریاچه از آب شدن برفها و چشمه های کف خود تغذیه میشود و آب جوشیده از دل زمین سرد است و چگالی بالایی دارد، امکان گرفتگی عضلات پا و درنتیجه غرق شدن شناگر وجود دارد. متاسفانه تعدادی از شناگران به دلیل گرفتگی عضلات پا در این دریاچه غرق شده اند.

پس چنانچه شناگر قهاری نیستید بهتر است با تجهیزاتی چون تیوب، تخته شنا یا جلیقه نجات به آب بزنید یا اینکه تنها به قدم زدن و آب تنی در کنار ساحل رضایت دهید. با اینحال بهترین ساعت شنا در آب، حوالی عصر و یکی دوساعت مانده به غروب آفتاب است که آب به حداکثر دمای خود رسیده و چگالی به حداقل. خطر گرفتگی عضلات پشت ران (همسترینگ) و پشت ساق (گاسترو سولئوس) در این حالت کمتر است.

 گردشگران زیادی (اغلب بومی) در سرتاسر ضلع غربی ساحل که مدخل ورودی دریاچه است، چادر زده اند وقتی میفهمند که ما تازه از راه رسیده ایم و از شدت هیجان هنوز اتراق نکرده ایم ما را به یک لیوان چای داغ مهمان میکنند

در همین نشست کوچک با لرها، کشف میکنیم که همه کسانی که به اینجا می آیند حداقل قصد دوسه روزه میکنند و کمترکسی است که مثل ما ناشیان، صبح بیاید و عصر هم برگردد

کشف دوم اینکه محیط دریاچه به شدت مردانه است و جز تعداد اندکی بانوان کوهنورد و طبیعتگرد و البته چند گروه که خانوادگی آمده اند، اکثریت نود درصدی آدمها، جوانان بومی لرستان هستند که مجردی آمده اند

این گروه درحال رقص و پایکوبی با آهنگهای لری هستند. اینجا هم عده ای از همکاران ما که تازه از شنا در آبهای گهر کیفشان کوک شده، بار دیگر عنان از کف بداده و به جمع رقصندگان میپیوندند.

  چیزی که برای من جالب است این است که این دریاچه تنها 150 سال عمر دارد صدوپنجاه سال قبل براثر یک زمین لرزه، بر روی گسل بزرگ زاگرس بوجود آمده و حدود صدوسی سال قبل هم توسط سیاحان خارجی کشف شده

دریاچه حدود 1800 متر طول و 500 متر عرض دارد. حیواناتی چون خرس وگرگ و گراز و پلنگ و کفتار تا آهو و کل و بز وقوچ  و انواع خزندگان و دوزیستان هم از سفره پربرکت دریاچه رزق و روزی خود میخورند.

عده ای مشغول ماهیگیری با قلاب هستند این دریاچه زیستگاه دو ماهی کمیاب (قزل آلای رنگین کمانی و خال قرمز) میباشد ولی شاید کمتر کسی از افرادی که این ماهیها را صید و به سیخ میکشند بداند که این دو ماهی چطور و با چه دبدبه و کبکبه ای سر از این دریاچه درآورده اند. ماجرا از این قرار است که درسال 1352 تعداد زیادی بچه ماهی قزل آلای رنگین کمان و خال قرمز با هواپیمای مخصوصی به اینجا آورده شده و در آب رها گردیده اند تا در زیستگاهی طبیعی و مناسب رشد نمایند شاید آن روز کسی فکرش را نمیکرد که روزی روزگاری این ماهیها عطش جوع و هوس کوهنوردانی خسته را فرونشانند… و چه قصه های عجیب که در دل این دریاچه نهفته است!

  دریاچه گهر یک بهشت گمشده در دل اشترانکوه رویایی است و بیخود نیست که به نگین اشترانکوه شهرت دارد ِ بهشتی رویایی که باوجود دسترسی دشوار، سالانه هفتاد هزار گردشگر مشتاق برای دیدارش رنج سفر تحمل میکنند.

ساعت حوالی دو بعد از ظهر تنها دو ساعت بعد از اتراق و صرف ناهار عزم بازگشت میکنیم حتی تصورش هم آدم را دیوانه میکند اینهمه راه را دوباره باید برگشت؛ راه بازگشتی که به مراتب از راه رفت دشوارتر است و سربالایی اش طولانی تر و خسته کننده تر. حتی کسانی که اول کار غر میزدند که این برنامه برایشان افت کلاس دارد به نفس نفس و هن هن و تپش قلب افتاده اند و آن همنوردی که میخواست نیمه راه برگردد و همسرش را بیاورد در هر قدم خدا را شکر میکند که چه خوب او را همراه خود نیاورد. و آن یکی که به خرسواران خندیده بود عاقبت به درد آنها مبتلا شده عضلاتش بدجوری گرفته و نمیتواند قدم از قدم بردارد. هم اسب سواری را تجربه میکند هم خرسواری. یک مورد هم شکستگی مچ دست ناشی از خستگی و سرخوردن روی شن اسکی از تلفات این صعود هستند

ولی عجیب که با همه این تفاسیر همینکه حوالی ساعت هفت پای بچه ها به مینی بوس میرسد از راننده درخواست یک آهنگ شاد میکنند تا دلی از عزا درآورند و انرژی باقیمانده را هم تخلیه کنند.

و هنگام رسیدن به خوابگاه چه سورپرایزی بهتر از این خورشت قیمه ای که همکاران مانده در خوابگاه پخته اند و بویش تمام ساختمان خوابگاه را پر کرده و تا هفت خانه آنطرفتر هم میرود!

 همراه ما باشید ادامه دارد

تاريخ : پنجشنبه بیست و هفتم شهریور 1393 | 5:50 | نویسنده : مهتاب چهارطاقي

اگر بدانید چقدر ستم است که در آخرین روز سفر هم مجبور باشی هنوز سپیده نزده از خواب بیدار شوی آنهم درحالیکه همه عضلاتت گرفته و رد تیغ آفتاب کوهستان روی صورتت جاخوش کرده. چاره ای نیست ناسلامتی بنده لیدر گروه هستم باید شیطان را لعنت کنم و از جا برخیزم

چند نرمش مخصوص، کمک میکند تا انعطاف پذیری اندامهایم حاصل شود اما تنها شوق دیدار آبشار بیشه است که نیروی برخاستن به من میدهد. وقتی فکر میکنم تا دیدارش تنها ساعتی باقی مانده همه دردهایم از یاد میرود. این عشق چه معجزه ها که نمیکند!

ساعت شش صبح است و ما توی قطار محلی ( در ایستگاه دورود) نشسته و آماده حرکتیم همه همسفران کیفورند از لحظه نشستن دارند دعا به جان بنده میکنند که برنامه بازدید از آبشار بیشه را اینچنین چیده ام. آنقدر ذوق زده اند که همه ویفرهای دستفروشی که توی قطار داد میزند «ویفر ویفر» یکجا میخرند. با این وجود هیچکس اندازه راننده ها خوشحال نیست این را میشود از برق نگاهشان که از پنجره به بیرون دوخته شده فهمید؛ از اینکه مینی بوس چندساعتی توی پارکینگ راه آهن لالا میکند تا خود را برای شب زنده داری امشب آماده کند.

 تا آبشار بیشه حدود 45 دقیقه راه است بهتر است بگویم 45 دقیقه تماشای مناظری بکر و بغایت زیبا، 45 دقیقه حس غرور ملی و افتخار،45 دقیقه جادوی سحرانگیز بهار کوهستان!

رودخانه ای پرآب که در پای کوهستان میدود، پلها و تونلهایی که کوهها را به هم میدوزند، جنگلهای پهناور بلوط سوژه های ناب این 45 دقیقه گذر عمرمان هستند.

 اما مگر میشود جمیع این تصاویر ناب را که لذت قطارسواری زیبایی آنها را دو چندان کرده، دید و یادی نکرد از مرد راه آهن ایران، کسی که با دست خالی توانست چیزی را احداث کند که هنوز ما را چنین حیران و انگشت به دهان کرده!

 از آنجاییکه نام آبشار بیشه با نام خرم آباد گره خورده اکثر گردشگران تصور میکنند برای رسیدن به آن باید راهی خرم آباد شوند و از آنجا مسیر 65 کیلومتری را تا رسیدن به آبشار طی نمایند؛ مسیری پرپیچ خم و کوهستانی که پیر ماشین را درمی آورد و آدم را با هفت پشتش به غلط کردن می اندازد. اما راه بهتری هم برای رسیدن به آبشار بیشه وجود دارد راهی مناسبتر، کوتاهتر، کم هزینه تر و به مراتب زیباتر که همانا استفاده از قطار است

 استفاده از قطار مزایای زیادی دارد اولا» از ساعت شش صبح تا عصر قطارهای محلی در فواصل زمانی معین آماده حرکتند؛ ثانیا» کرایه قطار تا ایستگاه بیشه را اگر برایتان بگویم خنده تان میگیرد فقط نفری هزار تومان! و سوما» اینکه ایستگاه بیشه فاصله اندکی با آبشار دارد و میتوان همه باروبنه جهت اتراق کردن را با قطار با خود برد و مهمتر از همه اینکه مسیری که در طی آن به بیشه میرسید بسیار بکر، دیدنی و جذاب است و سرآخر اینکه خود قطارسواری مخصوصا» اگر گروهی باشد بسیار بسیار جذاب است

و حالا پس از حدود چهل دقیقه قطار سواری به ایستگاه بیشه رسیده ایم و باید اندک مسافت باقیمانده تا آبشار را پیاده  طی کنیم اما قبل از حرکت به سمت آبشار که در پایین دست ایستگاه قرار گرفته به نقطه ای میرویم که سرچشمه آبشار را ببینیم

 مسیر رسیدن به آبشار حدود پانصدمتر میباشد که سراشیبی دارد. هنگامی که بر روی این پل آهنی واقع بر رودخانه قدم می گذاریم اولین گوشه چشمهای آبشار را میبینیم و نغمه های خوشش را با گوش جان میشنویم

از اینجا به بعد دیگر آبشار با تو حرف میزند نغمه های دل انگیز آبشار از پس حجم سبز انبوهی به گوش میرسد و کم کم با هر قدم زیباییهایش با طنازی یک عروس از پس نقابی سبز رخ مینماید.

اینجا آبشار بیشه است یکی از زیباترین و مشهورترین آبشارهای ایران که شاید کمترکسی پیدا شود که نامش را نشنیده باشد

آبشاری با ارتفاع 48 تا 58 متر و عرض بیست متر که از چشمه های دل کوه میجوشد و به رودخانه پرجوش و خروش سزار می پیوندد

علاوه بر این ارتفاع ده متر هم تا نقطه برخورد با زمین راه میپیماید و مجموعا» بالغ بر شصت متر ارتفاع دارد

دیگر بیشتر از این تاب نمی آورم پاچه های شلوارم را بالا داده و خودم را به خنکای آب زلالش میسپارم

  پس از فارغ شدن از یک آب بازی دلچسب، زیر اندازها را پهن و بساط صبحانه را پای آبشار میچینیم و همه با هم مینشینیم پای سفره ای دیگر در یک صبح دل انگیز بهاری و به جلوه ای باشکوه از جلوه های آفریدگار خیره میشویم

همراه ما باشید ادامه دارد

تاريخ : دوشنبه سی و یکم شهریور 1393 | 22:31 | نویسنده : مهتاب چهارطاقي

 حوالی ساعت 11 به خوابگاه میرسیم خودمان هم باورمان نمیشود که به همین راحتی برای صرف یک صبحانه به آبشار بیشه رفته و برگشته باشیم. جالبتر اینکه در همین فاصله کوتاه ناهارمان هم آماده شده؛ خوراکی که از صبح روی شعله ملایم اجاق گاز بار گذاشته ایم حالا پخته و آماده خوردن است. این است که بلافاصله بعد از صرف ناهار، دورود را بدرود گفته و راهی خانه میشویم اما نه از کوتاهترین راه ممکن که باید راه را اندکی کج کنیم تا از نماد تاریخ و فرهنگ لرستان نیز دیدن کنیم

اصلا» مگر میشود اینهمه راه را تا لرستان کوبید و آمد و تنها به دیدن یک دریاچه و دو آبشار کفایت کرد و هیچ چیز از تاریخ و تمدن هموطنان لر را ندید؟ آنوقت بنده با چه رویی اسم این نوشته ها را بگذارم سفرنامه لرستان!

پس بی معطلی راهی بزرگترین شهر لرنشین ایران (خرم آباد) میشویم؛ شهری در دامنه های زاگرس که روی لایه های هزاران ساله خود از عصرحجر تا دوران مفرغ و برنز، از دوره عیلامی تا ساسانی و سده های پس از اسلام باقی است

شاید باور کردنش سخت باشد اگر بگویم روزگاری این شهر یکی از سه شهر مهم عیلامیان بوده شهری همطراز شوش که «خایدالو» نام داشته که بعدها توسط آشوربانیپال پادشاه خونریز آشور از بین رفته و برای قرنها جز خرابه چیزی از آن باقی نمانده تا اینکه هزار و اندی سال بعد در زمان شاپور اول همچون ققنوس، دوباره از خاکستر خود برخاسته و به یمن و برکت قدوم پادشاه مقتدر ساسانی «شاپورخواست» نام گرفته

و این دژ استوار که بر فراز صخره های سنگی و مشرف به پرتگاههای مخوف واقع شده، با اشراف کامل به شهر، همواره سنگری محکم برای حاکمان روزگار بوده

 حالا با ما همراه شوید تا تاریخ لرستان را در پس این حصارهای بلند جستجو کنیم؛ تا این خشتها و آجرها که گذر زمان رنگشان را از سرخی به زردی بدل نموده روایت کنند آنچه بر این سرزمین و مردمانش گذشته

 سنگ بنای قلعه در دوران ساسانی بنا نهاده شده همان هنگام که شاپورخواست رونق فراوان داشته. اما پس از حمله اعراب که امپراطوری بزرگ و یکپارچه ایران تکه تکه شد و هرتکه به دست حکام محلی خراجگزار اعراب افتاد شاپورخواست نیز توسط آل حسنویه (معاصرآل بویه) اداره میشد و آنها نیز از این دژ به عنوان خزانه حکومتی خود استفاده میکردند. بعد از آن نیز به مدت حدود چهار قرن محل استقرار اتابکان لر بوده؛ والیانی که بر نواحی وسیعی از لرستان حکمرانی میکردند در همه این دوران قلعه شاپورخواست دستخوش تغییر و تحولات بسیار واقع شده که البته امروز رد آن دوران را میتوان تنها برتن یکی از برجها دید

اما با انقراض اتابکان لر به دست صفویه این دژ رونقی دوباره یافت و با حفظ شالوده خود دستخوش مرمت و تحولی عظیم گشت بطوریکه امروز با همان نگاه اول درمیابیم که معماری صفوی آن از همه دوره های تاریخ پیشی گرفته

 از همان زمان شهر نیز شاپورخواست نیز رونق خود را بازیافت و بناهای ماندگاری چون مسجدجامع و حمام و بازار پیرامون قلعه ساخته شدند

اما قلعه شاپورخواست که در طی این دوران به اسامی چون قلعه دوازده برجی و کاخ اتابکان معروف بود، از دوره قاجاریه به بعد به فلک الافلاک به معنی سپهر سپهران شهرت یافت نامی که نه تنها عظمت بنا را نشان میدهد بلکه دست نیافتنی بودنش را نیز گوشزد میکند.

فلک الافلاک در زمان قاجار به مقر حکومت و مرکز اداری و نظامی بدل گشت و در عصر پهلوی محل نگهداری زندانیان سیاسی شد و پس از آن نیز به پادگان نظامی تبدیل شد.

 تا اینکه سرانجام در سال 49 ارتش، آن را به وزارت فرهنگ و هنر واگذار نمود و بنایی که چنین دور از دسترس مینمود از سال 54 رسما» پذیرای علاقمندان به فرهنگ و تاریخ شد و به عنوان موزه مردم شناسی و مفرغ های لرستان شروع به فعالیت نمود. اما پس از انقلاب و در طی جنگ، فعالیت آن متوقف و پس از پایان جنگ در سال 67 مجددا» بازسازی شد و پس از تغییرات نهایی در سال 85 تا 87 به شکل کنونی درآمد

 بنای کنونی قلعه شامل 8 برج و دو حیاط میباشد که مجموعا» 5300 مترمربع مساحت دارد علاوه بر چشمه ای به نام گلستان که از زیر قلعه جاریست یک حلقه چاه به عمق 40 متر آب قلعه را تأمین میکرده که امروز نیز آب چاه قابل استفاده است

اشیای مفرغی ارزشمندی همچنین سفال و سنگهای مربوط به هزاره های پیش از میلاد در بخش باستانشناسی موزه به نمایش گذاشته شده بود که معلوم نیست چرا این بخش از موزه این روزها تعطیل است و فقط موزه مردم شناسی قابل بازدید است

مهمترین بخش موزه، موزه مردم شناسی لر و لک میباشد و تمام باورها و سنتها، نحوه پوشش، موسیقی، صنعت و پیشه وری، فرهنگ و هنر همه و همه در این موزه یافت میشود

یکی از جالبترین بخشهای موزه بخش مربوط به مراسم عروسی و عزاداری لرهاست که تمام آیین خاص آن، نمایش داده شده است. در این مراسم، عروس را سوار بر اسب به خانه داماد میبرند و یک چوپان جوان به یمن پسردار شدن عروس، بر سر راه او قرار میگیرد و همراهان عروس با نقل و نبات و هدیه از چوپان پذیرایی میکنند

همچنین حجله ای مخصوص عروس و داماد به نام «چیت جا» ساخته میشود که عروس و داماد باید آنجا بنشینند.

مراسم عزاداری لرها شاید جالبتر و خاصتر از عروسی باشد بدینگونه که در ردیف جلو عزاداران، زنان شیون گر با صورتهای خراشیده و چنگ انداخته از شدت زاری، روی زمین مینشینند عده ای از این زنان با صورت خونین و مالین، تکه ای از گیسوان خود را نیز بریده اند. اطرافیان متوفی اسبی را سیاهپوش کرده و لوازم شخصی متوفی را از زین و برگش آویخته اند. تعدادی از مردان فامیل هم سرکار نرفته اند و برای اثبات این امر گاوهای خود را با یوغ و خیشِ وارونه به مجلس عزا آورده اند. عده ای دیگر بر شانه ها و لباسهای خود گِل مالیده اند و این وظیفه صاحبان عزاست که گلها را با احترام از شانه آنها پاک کنند. باور کنید در هیچ جای این کشور پهناور این مدل عزاداری را ندیده بودم این رسوم گرچه عجیب به نظر میرسند ولی جزو میراث معنوی ما هستند و چه خوب که لااقل در این موزه برای همیشه ثبت و ضبط میشوند.

اما رسیدیم به بخش مورد علاقه بنده یعنی آرامستان گردی و دیدن سنگ قبرها.

در این غرفه انواع و اقسام سنگ قبرهایی که در جای جای لرستان مورد استفاده واقع میشده یافت میشود. بعضی از این سنگ قبرها را به موزه آورده اند تا از گزند غارتگران و دزدانی که حتی به سنگ قبرها نیز رحم نمیکنند در امان باشند

 اما بعضی دیگر تنها تصاویری هستند در قابهای آویخته به دیوار با شکلها و طرحهای بدیع! عجب تنوعی! این سنگ قبرهای ایستاده موسوم به  بردممکی مربوط به دوران سلجوقی هستند که هم اکنون هم در گورستانهای قدیمی لرستان یافت میشوند

اما تصویر دیگری که توجه مرا به خود جلب میکند و گویای پاره ای از باورها و اعتقادات هموطنان لر میباشد تصویر کودکی است که در گهواره اش خوابیده و بالای سرش انواع چشم زخمها به چشم میخورد هریک از اشیای آویخته از گهواره یک طلسم خاص را از کودکان دور میکند و علاج دردی است؛ از پاچه مرغ تا مهره مار در این اشیا دیده میشود نمیدانم این اشیا چگونه میتوانند کودکی که در گهواره به خوابی چنین ناز فرو رفته را از اینهمه چشم زخم و طلسم دور کنند!!!

همراه ما باشید ادامه دارد

تاريخ : سه شنبه هشتم مهر 1393 | 6:52 | نویسنده : مهتاب چهارطاقي

حالا که تاریخ لرستان را در خشت خشت قلعه هزار و اندی ساله اش مرور کردیم با فرهنگ و آداب و رسوم مردمانش آشنا شدیم نوبت آن رسیده که به دل شهر بزنیم و اینبار لرها را نه از پشت شیشه ویترین موزه که از نزدیک ملاقات کنیم و در خیابانها و کوچه پسکوچه های قدیمی شهر پرسه ای بزنیم

اما ازآنجاییکه دیگر عصر شده و راننده ها و اعضای گروه برای برگشتن به خانه عجله دارند و البته به اندازه ما نیز شوق دیدن ندارند، ما هم تصمیم میگیریم که تعارف دوستمان امین خان رضوانی را که به همراه خانواده و با اتومبیل شخصی به این سفر آمده جدی بگیریم و تا خانه وبال گردن ایشان شویم. به این طریق دیگر عجله چندانی برای بازگشت نداریم و میتوانیم با خیال راحت به گشت و گذارمان ادامه دهیم و به همه سوراخ سمبه های شهر سرکی بکشیم.

در همان دقایق اولیه گشتمان متوجه میشویم که هیچ تابلوی گردشگری در هیچیک از میادین و خیابانهای شهر به چشم نمیخورد و جالبتر و البته تأسف بارتر اینکه در نقشه شهر که از موزه تهیه کره ایم جایگاه همه چیز مشخص شده الا مناطق تاریخی شهر و همین موضوع به تنهایی مهجور بودن شهر و البته ناکارامدی مسئولینش را نشان میدهد که درمورد شهری که مرکز استان میباشد بسیار دور از ذهن است.

همینطور که پرسان پرسان به سمت نقاط موردنظر در حرکتیم میتوانیم آگاهی مردم شهر را نیز نسبت به داشته هایشان محک بزنیم برخی نسبت به داشته های تاریخی خود بی اطلاعند و برخی هم که اطلاعاتی دارند نمیتوانند آدرس دقیق را روی نقشه نشانمان دهند البته پیدا میشوند کسانی هم که با موتور راه می افتند جلوی ماشین ما و ما را تا حوالی نقطه مورد نظر هدایت میکنند. اولین نقطه موردنظرمان جاییست موسوم به «گرداب سنگی» در حوالی میدان تختی.

همینجا اعتراف کنم که این تصویر گرداب سنگی را بنده از اینترنت کش رفته ام چراکه امکان ندارد هیچ عکاسی بتواند چنین عکسی از گرداب سنگی بگیرد مگر اینکه بر پشت بام یکی از خانه های اطراف گرداب صعود و از آن زاویه دید خاص عکاسی کند وگرنه هرچقدر بالا و پایین بروی و دور گرداب بچرخی نمیتوانی عکسی تمام نما از آن بگیری.

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8143413168/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8677.jpg

  البته ناگفته نماند که بنده به همسرم پیشنهاد میدهم که درب یکی از خانه های مجاور گرداب را بزند و چنین درخواستی دهد ولی او با قاطعیت میگوید نع!

گرداب سنگی که به گویش لری به «گرداوبردینه» معروف است (برد به معنای سنگ و بردینه به معنی سنگی است، گرداو هم همان گرداب است) چیزی شبیه به یک استخر گرد عمیق است با دیواره ای عظیم که دورتادور چشمه ای طبیعی ساخته شده. هدف از ساخت این بنا این بوده که آب چشمه به جای خروج و هدر رفتن، در این استخر جمع و توسط کانالی ساماندهی شود و ضمن توزیع در شهر،به اراضی کشاورزی و پای آسیابهای آبی نیز برود. قطر دیواره مدور استخر 18 و محیط آن 256 متر و ابعاد کانال گرداب، 160 در 90 سانتیمتر است.

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8143413184/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8678.jpg

  مصالح به کار رفته در ساخت گرداب سنگی، لاشه سنگ و ملات ساروج (آهک و گچ) بوده که کماکان در تمام ساختمانهای به جا مانده از دوره ساسانی نظیر پل شاپوری و خرابه های شهر شاپورخواست نیز بکار رفته اند. این بنای کم نظیر و منحصربفرد، متعلق به دوره ساسانی است و به هوش و ابتکار طراحان آن دوره اشاره دارد.

 از گرداب سنگی راهی جنوب شهر میشویم تا از یک بنای نهصدساله که امروز غریبانه و مهجور در حاشیه شهر تک افتاده دیدن کنیم.

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8143413192/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8679.jpg

 اینجا مناره آجری است؛ بنایی استوانه ای شکل متعلق به قرن چهارم (دوره دیلمیان) که همچنان بر روی پایه های سنگی نهصد ساله اش ایستاده

بلندای این میل 30 متر است و کارشناسان معتقدند که در هنگام ساخت بلندتر از این بوده و با گذشت زمان از ارتفاع آن کاسته شده. قطر سطح تحتانی آن 4.5 متر میباشد. نودونه پله دورانی، صعود برج را ممکن میسازد گرچه درحال حاضر امکان ورود به داخل آن وجود ندارد. گویا در گذشته از این مناره برای هدایت کاروانهایی که به سمت شهر شاپورخواست می آمدند استفاده میشده و خدا میداند که این برج فرتوت در روزگار جوانی چه خدمتها به مردم شهر شاپورخواست نکرده! چه کاروانها که مسیر خود را با دیدن این برج نیافته اند! و چه دیده بانها که از فراز این برج، دشمن را ندیده و اهالی شهر را خبر نکرده اند و حالا که امروز در این دنیای مدرن بیمصرف مانده، تن خسته اش را به دست یادگاری نویسان بی مروت سپرده تا سنگهای هزارساله اش را بخراشند و نام کثیف خود را جاودانه کنند.

در هنگام بازگشت از مناره آجری ناگهان یک عنصر تاریخی دیگر در مقابلمان ظاهر میشود موقعیت این سنگ در پیاده روی خیابان شریعتی به گونه ایست که یکباره آدم را غافلگیر و به خنده وامیدارد.

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8143413200/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8680.jpg

 و حالا این شما و این هم «بردنبشته» یا همان سنگ نوشته خودمان؛ یک تخته سنگ به شکل مکعب مربع که بر روی  آن کتیبه ای به خط کوفی نقش بسته. از قرارمعلوم سنگ نبشته، متصل به صخره ای طبیعی بوده که بعدها از آن جدا و به جای فعلی منتقل گشته. ارتفاع متون کتیبه دار با احتساب دوپله 344 سانتیمتر است گفته میشود هریک از چهارگوشه سنگ نبشته به سمت یکی از آثار تاریخی شهر است دو سر شمال شرقی و غربی اش به سمت فلک الافلاک و گرداب سنگی و دو سر جنوبی اش به سمت مناره آجری و پل شاپوری!

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8143413218/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8681.jpg

 دورتادور ستون سنگی، متنی به خط کوفی تحریر شده که با بسم الله شروع شده و موضوع آن مربوط به حکم امیر سپهسالارکبیر ظهیرالدوله میباشد و درباره بخشش چراگاههای شاپورخواست و همچنین ممنوعیت برخی سنتهای ناپسند در عهد سلطنت ملکشاه سلجوقی میباشد و تاریخ 513 قمری بر روی آن حک شده.

بعد از دیدن کتیبه، به سمت پل تاریخی شهر یا همان «پل شاپوری» میرویم و بالاخره در حاشیه جنوبی شهر پیدایش میکنیم.

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8143413234/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8682.jpg

 همانطور که از اسم و شکل ظاهری اش پیداشت، بنایی است متعلق به دوره ساسانی و یادآور شکوه و عظمت شهر شاپورخواست. پل شکسته که در میان لرها به «طاق پیل اشکسه» نیز مشهور است در جنوب قلعه فلک الافلاک واقع شده و عامل ارتباطی شهر شاپورخواست با پایتخت ساسانیان (تیسفون) و همچنین خوزستان بوده

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8143413284/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8686.jpg

این پل که بیست و سه متر طول دارد 19چشمه داشته که امروز فقط 5 تای آنها باقی مانده چشمه ها (طاقها) به شکل جناغی هستند و یادآور بسیاری از بناهای عهد ساسانی

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8143413276/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8685.jpg

 از زیر یکی از طاقها که به سوی شمال مینگرم دریچه ای رو به زیبایی گشوده میشود و منظره ای بس دلفریب در مقابل دیدگانم ظاهر میشود

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8143413242/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8683.jpg

 و چقدر خوشحال میشوم که در حاشیه طاق پیل اشکسه، زندگی هنوز جریان دارد

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8143413268/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8684.jpg

به عنوان حسن ختام گشتهایمان راهی محله قدیمی «درب باوطاهر» واقع در ضلع غربی فلک الافلاک میشویم تا از آرامگاهی منسوب به باباطاهر عریان دیدن کنیم؛ بقعه ای آجری و بسیار ساده متعلق به دوره خوارزمشاهی

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8143413292/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8687.jpg

لرها معتقدند که این بنای آجری محقر، آرامگاه شاعر و عارف بزرگ لر باباطاهر عریان است نه آن مقبره مجللی که در عهد پهلوی در شهر همدان ساخته شده. ولی هیچ سند و مدرکی دال بر این ادعا در این بقعه موجود نیست و کارشناسان بر این اعتقادند که این مقبره از آن یکی از بزرگان اهل حق به نام طاهر است که ازآنجاییکه به اهالی حق، لقب بابا میدادند به این نام مشهور شده و با آن شاعر و عارف نامی فرق دارد.

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8143413326/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8690.jpg

 برخی نیز بر این اعتقادند که این بقعه از آن یکی از امامزادگان است برای همین هم اینجا را مکانی مقدس میدانند و به گوشه کنارش دخیل میبندند. گویا در روز تاسوعا نیز عزاداران به این مکان می آیند و مراسم شمع افروزی را دراینجا اجرا میکنند

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8143413342/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8691.jpg

محل قبر احتمالی باباطاهر در سردابه بنا میباشد و گویا در گذشته ضریحی چوبی بر روی قبر قرار داشته که امروز هیچ اثری نه از قبر نه از ضریح باقی نیست.

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8143413350/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8692.jpg

 اطراف مقبره را خانه هایی قدیمی با آدمهایی صمیمی فرا گرفته اند از آن آدمها که عصربه عصر زیراندازی روی سنگفرش خنک کوچه پهن میکنند و دور هم جمع میشوند به چای خوردن و گپ زدن. امروز هم نشسته اند به سبزی پاک کردن برای یکی از همسایه ها

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8143413318/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8689.jpg

وقتی ما را میبینند که داریم از گوشه کنار مقبره باباطاهر عکس میگیریم میپرسند از کجا آمده ایم و آمدنمان بهر چه است

https://i0.wp.com/s5.picofile.com/file/8143413300/%D9%84%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%8688.jpg

 من هم که از نظر کنجکاوی دست کمی از آنها ندارم میپرسم آیا هیچکدامشان بلدند یکی از دوبیتی های باباطاهر را بخوانند؟ سرشان را پایین می اندازند و به سبزی پاک کردن ادامه میدهند و صدا از هیچکدامشان در نمی آید…

 پایان

نوشته‌شده در لرستان | دیدگاهی بنویسید

مستند ” کوهدشت ، جامال نخستین” بهمن ابراهیمی

مستند ” کوهدشت ، جامال نخستین” بهمن ابراهیمی

مستند ” کوهدشت ، جامال نخستین” بهمن ابراهیمی – ” شرط می بندم که حتی همشهریانم در مستند ” کوهدشت ، جامال نخستین” تصاویری خواهند دید که بپرسند اینجا کجاست؟! …. بهمن ابراهیمی تهیه کننده و کارگردان مستند با سیمره از پایان تدوین “مستند کوهدشت جامال”  نخستین خبر داد وگفت : “کوهدشت ،  جامال نخستین […]

مستند ” کوهدشت ، جامال نخستین” بهمن ابراهیمی

” شرط می بندم که حتی همشهریانم در مستند ” کوهدشت ، جامال نخستین” تصاویری خواهند دید که بپرسند اینجا کجاست؟! ….

بهمن ابراهیمی تهیه کننده و کارگردان مستند با سیمره از پایان تدوین “مستند کوهدشت جامال”  نخستین خبر داد وگفت :

“کوهدشت ،  جامال نخستین ” مستندی است پیرامون پیشینه ی باستانی  و تاریخی شهر کوهدشت با تاکید بر نگاره های صخره ای همیان و میرملاس و نیایشگاهای آشوری سرخ دم لری و لکی و همچنین  نگاهی به جاذبه های طبیعی بکر این شهرستان ازجمله چشم اندازهای رود سیمره ؛ تنگه ی سازبن ، تنگه ی خورچی کش ، منطقه ی سیاو ، دره ی شگفت انگبز شیرز،  منطقه ضرونی و آثارباستانی و غار آتشین رومشکان  و…. که به سفارش شبکه ی جهانی جام جم و برای پخش از شبکه های سراسری تولید شده .

بهمن ابراهیمی کارگردان مستند ” کوهدشت ؛  جامال نخستین ” در مورد نام این مستند گفت: به نظر بسیاری از باستانشناسان کوهدشت از کهن ترین و اولین سکونت گاهای بشر بوده لذا به نظر من یک میراث یا بقول لری و لکی خودمان یک “جامال ” است و سند این سخن نگارهای میرملاس و همیان و صدها اثر برنزی و مفرغین سرخ دم های لری و لکی هستند …. وی افزود : من معتقدم در شرایط فعلی سعی در جلب نگاه ها به جاذبه های گردشگری کوهدشت ، قدمی در راه توسعه ی این شهر است ، و بنده و دوستانم در حد توان خود در این زمینه  تلاش می کنیم کوهدشت به زیبا ترین شکل به تصویر کشیده شود….. طبیعت و تاریخ کوهدشت حرفهای ناگفته ی زیادی دارد ، و شنوندگان زیادی منتظر خبرهای تازه از جاذبه های کوهدشتند من این موضوع را در جریان مستند شیرز تا کنی کوخا به خوبی درک کردم امیدوارم بتوانم کاری در خورزیبایی های زادگاهم وشان همشهریانم انجام دهم ….

تولید مستند  سی و هفت دقیقه ای ” کوهدشت ، جامال نخستین ؛ بیش از هفت ماه زمان برده و بهمن ابراهیمی مدعی شد ” شرط می بندم که حتی همشهریانم در این مستند تصاویری از کوهدشت خواهند دید که بپرسند اینجا کجاست؟! و  تاکنون حداقل از هیچ تلویزیونی دیده نشده …. “

عوامل تولید مستند ” کوهدشت ، جامال نخستین ” عبارتند از :

پژوهش : سیف الله غضنفری ، عطا حسن پور ، نادر نوریان

گوینده ی متن :  بهمن شکریان

دستیار کارگردان و مدبر برنامه ریزی  : مجتبی ابراهیمی

صدا بردار : انوشیروان فاضل پور

تدوین و صدا گذاری :  سهیل نظری و داریوش ابراهیمی

دستیاران صدا و تصویر:  سهیل امرایی و ناصر سپهوند

مدیران تولید و تهیه :  فرزاد میرزایی و رضا جلالوند

هماهنگی تولید : همایون امرایی

جلوه های گرافیکی : سروش ابراهیمی.

موسیقی: داوود رضایی، مرتضی نعمتی

ابراهیمی در پایان از دکتر علی طلوعی مدیر شبکه ی جهانی جام جم ، اکبر زراعتگر معاون اداری و مالی و علی رضا بنی هاشمی مدیر گروه فرهنگ و تاریخ این شبکه  و همچنین از همکاری فرمانداری کوهدشت  و رومشکان وبخشداری های درب گنبد ؛ کورانی و گراب و  مدیران و معاونین و روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی ؛ صنایع دستی و گردشگری استان و اداره ی میراث فرهنگی ؛ صنایع دستی و گردشگری کوهدشت تشکر کرد.

Img_2223

921089_331212996981216_917215678_o

P1060326

734118_297482410354275_1159047297_n

درج شده توسط : علیآقا حسین پور / دبیر سرویس هنری » میرملاس نیوز «

 
منبع:میر ملاس نیوز

نوشته‌شده در لرستان | دیدگاهی بنویسید

نگین زاگرس؛ جایی برای جدا شدن از هیاهوی زندگی+تصاویر

ارسال به دوستان

فارس گزارش می‌دهد
نگین زاگرس؛ جایی برای جدا شدن از هیاهوی زندگی+تصاویر

دریاچه گهر که از آن به عنوان نگین زاگرس یاد می‌شود، آماده پذیرایی از گردشگران در فصل تابستان است.

خبرگزاری فارس: نگین زاگرس؛ جایی برای جدا شدن از هیاهوی زندگی+تصاویر

به گزارش خبرگزاری فارس از دورود، دریاچه گهر که از دیرباز با نام «نگین فیروزه‌ای زاگرس» شهره عام بوده، با قرار گرفتن در دل قله‌های سر به فلک کشیده اشترانکوه در ارتفاع 2 هزار و 350 متری از سطح دریا یکی از نوادر و زیبایی‌های طبیعت را به نمایش گذاشته است.

می‌توان دریاچه گهر را با بیش از 100 هکتار مساحت و عرض بین 400 تا 800 متر و همچنین طول 500 تا یک هزار متر را یکی از بزرگترین دریاچه‌های کوهستانی آب شیرین در کشور و حتی خاورمیانه دانست که در برخی نقاط عمق آن به 28 متر می‌رسد.

قرار گرفتن در ارتفاع 2 هزار و 350 متری به همراه اکوسیستم متنوع و طبیعی از شاخصه‌های مهم این دریاچه است که همواره آن را مورد توجه علاقه‌مندان به محیط زیست و طبیعت قرار داده است.

 

 

* بازدید سالانه ده‌ها هزار نفر از دریاچه گهر دورود

این دریاچه که به دلیل ریزش قسمتی از کوه و احداث سد یا آب‌بندی به طور طبیعی و با ذوب شدن برف‌ها و تجمیع آب‌های حاصله از نزولات آسمانی در پشت این آب‌بند به طور کاملا طبیعی به وجود آمده است.

دریاچه گهر دورود به واسطه محیطی بکر، زیبا و سرشار از آرامش شهرتی جهانی یافته که هر ساله شاهد آن هستیم که ده‌ها هزار نفر از سراسر ایران و جهان برای دیدن از این دریاچه به شهرستان دورود و استان لرستان سفر می‌کنند.

*بهترین راه دسترسی به دریاچه گهر از شهرستان دورود است

بهترین راه دسترسی به این دریاچه که در محدوده شهرستان دورود و فاصله 35 کیلومتری این شهر قرار گرفته است، از شهر دورود به طرف روستای درب آستانه و سپس چشمه خرم است که مسافتی بالغ بر 17 کیلومتر راه آسفالته را شامل می‌شود.

علاوه بر راه عنوان شده که با وسائط نقلیه صورت می‌پذیرد، برای رسیدن به دریاچه حدود شش ساعت پیاده‌روی نیاز است که از چشمه خرم آغاز و با طی 18 کیلومتر جاده مالرو به دریاچه منتهی می‌شود.

قله‌های مرتفع اشترانکوه و همچنین دامنه‌های سرسبز و حاصلخیز آن از متنوع‌ترین اکوسیستم‌های سلسله جبال زاگرس و غرب کشور است که همواره از آن به عنوان یکی از کامل‌ترین و متنوع‌ترین مجموعه‌های اکوسیستم طبیعی یاد می‌شود.

 

 

* تنوع گیاهی و جانوری

دریاچه گهر نیز به واسطه قرار گرفتن در دامان اشترانکوه از این موهبت بی‌نصیب نمانده و می‌توان علاوه بر پوشش مرتعی منطقه انواع درختان بلوط، بادام، پسته وحشی، گلابی وحشی، بید، بلوط، انجیر، نارون، زبان گنجشک، سیب، زالزالک، گردو، ارژن، کنار کهور و موی وحشی را یافت که محیطی زیبا را به طور طبیعی در کنار این دریاچه به وجود آورده است.

یکی دیگر از زیبایی‌های این منطقه که در اردیبهشت ماه به اوج خود می‌رسد، وجود گل‌های وحشی و طبیعی لاله واژگون، شقایق و لاله وحشی است که همواره طرفداران خاص خود را دارند.

دریاچه گهر زیستگاه مناسبی برای آبزیان کمیابی همچون ماهی قزل‌آلای رنگین‌کمان و خال قرمز و همچنین دیگر حیوانات وحشی است. منطقه حفاظت شده اشترانکوه با حیات وحش متنوع شامل حیواناتی است، از قبیل کل و بز، قوچ و میش، پلنگ، گرگ، گراز، خرس قهوه‌ای، کفتار، روباه، شغال، خرگوش و انواع پرندگان مانند عقاب، کبک، کبک دری، شاهین، تیهو و آبزیان مانند لاک پشت، قورباغه و ماهی قزل‌آلای رنگین‌کمان، خال قرمز و… است.

 

 

 

* دریاچه گهر محلی مناسب برای جدا شدن از هیاهوی زندگی روزانه

از توضیحات بالا می‌توان دریافت که دریاچه گهر می‌تواند حداقل برای چند روز محل مناسبی باشد، برای علاقه‌مندان به طبیعت و آنها که به دنبال جدا شدن از هیاهوی زندگی روزمره خود هستند.

رئیس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان دورود در گفت‌و‌گو با خبرنگار فارس در خصوص دریاچه گهر گفت: این دریاچه یکی از بکرترین مناطق گردشگری استان لرستان و شهرستان دورود است که همواره به واسطه طبیعت زیبای خود مورد توجه علاقه‌مندان قرار دارد.

* افزایش 10 درصدی بازدید گردشگران از دریاچه گهر

محمدباقر فهیم‌نیا با بیان آغاز فصل گردشگری از 15 خرداد گفت: از ابتدای فصل گردشگری در سال جاری بیش از 6 هزار نفر از این دریاچه بازدید کرده‌اند که نسبت به سال گذشته 10 درصد افزایش یافته است.

وی ادامه داد: پیش‌بینی می‌شود امسال تا پایان فصل گردشگری یعنی پایان شهریور ماه بیش از 30 هزار گردشگر از این دریاچه بازدید کنند.

رئیس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان دورود در خصوص آخرین اقدامات رفاهی انجام شده در این دریاچه گفت: مشکل پارکینگ چشمه خرم را با خلع‌ ید معارضان محلی را حل کرده‌ایم و هم اکنون شرکت خدمات گردشگری به منظور خدمات‌رسانی به گردشگران در آنجا مستقر هستند.

 

 

 

* ساماندهی پارکینگ خودرو و باربران محلی

وی ادامه داد: ساماندهی باربران محلی بخشی دیگر از اقدامات در حال اجراست که با صدور کارت شناسایی و ایجاد پایانه به دنبال ساماندهی هرچه بهتر این بخش هستیم.

فهیم‌نیا با اشاره به نظافت محیط دریاچه و اقدامات خدماتی در این زمینه اظهار داشت: خدمات‌رسانی به بهترین شکل در حال انجام است و امیدواریم بتوانیم رضایتمندی گردشگران را جلب کنیم.

این مقام مسئول در پاسخ به خبرنگار فارس مبنی بر اینکه چه خدمات رفاهی در دریاچه وجود دارد، گفت: پاسگاه‌های نیروی انتظامی و محیط‌بانی برای تامین امنیت منطقه در کنار این دریاچه مستقرند.

 

 

* تأمین آب شرب و برق به طور چهار فصل

وی با اشاره به تامین آب شرب مورد نیاز گردشگران به طور چهار فصل تصریح کرد: پروژه تامین آب شرب دریاچه به طور دائمی در سال 91 اجرایی شد.

فهیم‌نیا با اعلام این خبر که تأمین برق و روشنایی محوطه دریاچه تا حدودی انجام شده است، افزود: جهت تکمیل پروژه روشنایی سایر نقاط دریاچه نیاز به تامین بودجه کافی است.

وی با بیان این مطلب که سرویس‌های بهداشتی مخصوص آقایان و بانوان در محوطه دریاچه احداث شده است، متذکر شد: اما با توجه به بالا بودن حجم گردشگر در زمان‌های خاص این تعداد سرویس بهداشتی کافی نیست.

===============

 گزارش از توحید وانشانی

===============

– See more at: http://farsnews.com/newstext.php?nn=13930423000057#sthash.VbXqQtTQ.dpuf

منبع:فارس

نوشته‌شده در لرستان | دیدگاهی بنویسید

تونل برفی ازنا / برف بازی در گرمای تابستان را تجربه کنید

نل برفی ازنا / برف بازی در گرمای تابستان را تجربه کنید

 

تونل برفی یکی از منحصر به فردترین جاذبه های طبیعی کشور است که در دامنه آلپ ایران ، اشترانکوه زیبا در شهرستان ازنا واقع شده است و در محل این جاذبه منحصر به فرد می توانید برف بازی در گرمای تابستان را تجربه کنید.

به گزارش لور به نقل از مهر، تونل برفی یکی از جاذبه های بی نظیر در کشور است که در فصل های بهار و تابستان میزبان گردشگران بسیاری از نقاط مختلف ایران است.

برای رسیدن به این جاذبه دیدنی و بی نظیر باید از شهرستان ازنا به سمت روستای کمندان که در فاصله 25 کیلومتری این شهر قرار دارد حرکت کرد و تا کوهپایه اشترانکوه را می توان با ماشین طی کرد.

اما از این جا به بعد باید قدم در راه گذاشت و از کنار رودی زلال که از آب شدن برف های اشترانکوه جریان یافته به سمت تونل برفی حرکت کرد.

رودی که طراوت و زیبایی مضاعفی به طبیعت بکر و ناب این منطقه بخشیده است و با طنین حرکت خود موسیقی دلنشینی را به رهروان هدیه می کند و گاه با خنکای خود خستگی از تن مسافران به در می کند.

وجود گونه های مختلف گیاهی که برخی از آن ها خواص دارویی دارند و گونه های مختلف جانوری در مسیر دسترسی به تونل نیز از دیگر نکاتی است که توجه رهگذران را به خود جلب می کند.

برای رسیدن به تونل باید حدود یک و نیم ساعت پیاده روی کرد، گاه باید پای در آب گذاشت و گاه از مسیرهایی با شیب تند عبور کرد اما به محض رسیدن به تونل برفی آن قدر غرق حیرت می شویم که خستگی راه را از یاد خواهیم برد.

در مسیر رسیدن به تونل چشمه هایی از زیر سنگ ها و دل صخره ها جوشیده است و آبی گوارا و دلنشین به رهروان هدیه می کند که آنان را به وجد می آورد. زیبایی تونل برفی به حدی است که هر بیننده ای را به حیرت وا می دارد و عظمت خداوند متعال را به نمایش می گذارد.

شکل گیری این تونل در اواسط فصل بهار آغاز می شود که آب شدن برف در سطح زیرین لایه های انباشته شده در زمستان باعث به وجود آمدن تونل برفی می شود.

طول این تونل در اوایل شکل گیری به 800 متر می رسد که به تدریج و با گرم شدن هوا رو به کاهش می گذارد به گونه ای که در اواخر شهریور ماه اندکی از آن باقی می ماند.

ارتفاع این تونل حیرت انگیز نیز در قسمت های مختلف متغیر است و در بلندترین قسمت ها تا 3 متر هم می رسد به گونه ای که به راحتی می توان وارد آن شد.

خنکای هوا در اطراف تونل کاملا محسوس است و فضای دلپذیری را برای گردشگران و کوهنوردان فراهم کرده است که خستگی راه را از یاد آنان می برد.

 

 

 
منبع:لور:

نوشته‌شده در لرستان | دیدگاهی بنویسید